ضرب در لغت به معانی «زدن» است و از حیث حقوقی به صدماتی گفته میشود که وارد کردن آنها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمیشود. جرم ضرب و جرح در محدوده آن دسته از جرایمی که علیه تمامیت جسمانی اشخاص است، قرار میگیرد. در ادامه به بازخوانی پروندهای میپردازیم که در آن با توجه به اظهارات شاکی، مرجع قضایی پس از انجام بررسیهای لازم، به صدور رای اقدام میکند.
شروع شکایت
شاکی با وکالت فردی، شکایتی به شرح ذیل علیه متهم به دادسرای ناحیه 12 تقدیم کرد: موکلم (شاکی) با مشتکیعنه در حال صحبت بود که ناگهان وی با گاز اشکآور فلفل به موکلم حملهور شده و سپس اقدام به ضرب و شتم عمدی کرد. موکلم از ناحیه لب، چشم، کتف و پهلو مصدوم شد. همچنین متهم با استفاده از الفاظ رکیک، وی را در حضور مردم مورد فحاشی قرار داد لذا تقاضای تعقیب و کیفر متهم را دارم.
ارجاع پرونده به کلانتری
پرونده در همان تاریخ توسط معاونت ارجاع دادسرا برای کسب اظهارات شاکی و شهود وی و نیز احضار متهم و کسب اظهارات وی همچنین ارشاد شاکی به پزشکی قانونی، به کلانتری ارجاع شد.وکیل شاکی، شکایت خود را طبق شکواییه فوق مطرح و آقای مجید عبدی را به عنوان شاهد معرفی کرد.
اظهارات شاهد پرونده
شاهد اظهار کرد: در روز حادثه در خانه شاکی بودم و سپس از منزل خارج شدیم تا به سمت خیابان انقلاب برویم. چند قدمی که رفتیم، آقایی از پشت سر به ما نزدیک شد و علی (شاکی) را صدا کرد که وی ایستاد و من آرام آرام به حرکت خود ادامه دادم. چند قدمی که رفتم، به پشت سر خود نگاه کرده و دیدم که علی بر زمین افتاده و متهم در حال کتک زدن وی است. به سرعت به سمت آنها رفتم اما فرد ضارب فرار کرد.
اظهارات متهم در کلانتری
متهم پس از حضور در کلانتری اظهار کرد: هنگامی که به کلانتری مراجعه کردم، فهمیدم شاکی اینجانب کسی است که تا به حال وی را ندیدهام و خانهاش را بلد نیستم؛ پس چطور با وی درگیری داشتهام، خدا میداند. وی ادامه داد: در ضمن این را هم فهمیدم وی همان شخصی است که حدود سه ماه پیش بابت ضرب و شتم و شکستن دندان و انگشت خواهرم، از او شکایت کردیم و پرونده در حال نتیجهگیری است. در حقیقت این فرد وقتی فهمید که پرونده در دست نتیجهگیری است، این ادعا را مطرح کرد که دروغ محض است.
گزارش واصل از پزشکی قانونی
گزارش واصل از پزشکی قانونی به شرح ذیل است:
1) جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست.
2) جراحت حارصه مخاط لب تحتانی.
3) از ناحیه گردن و لگن متالم است.
اعاده پرونده به دادسرا
پرونده پس از اعاده به دادسرا به شعبه چهارم دادیاری ارجاع شد و قاضی دستور داد شاکی به همراه شاهد خود و متهم احضار شوند.شاکی به همراه شاهد خود در شعبه حاضر شدند و شاهد مشابه اظهارات قبلی خود را بیان کرد. شاکی نیز همان اظهارات قبلی خود را عنوان کرد و در پاسخ به سوال قاضی که آیا متهم را میشناسید؟ اظهار کرد که آشنایی خیلی دوری با او دارم و فقط اسم او را شنیدهام، او یک دوست خانوادگی بود و بار اول بود که وی را دیدم.
اظهارات متهم در دادسرا
متهم نیز مشابه اظهارات قبلی خود را بیان و اظهار کرد: وی (شاکی) قبلاً مزاحم خواهر من شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود که من این اواخر، موضوع را فهمیدم. در حقیقت اصلاً وی را نمیشناسم، خانه او را بلد نیستم و اتهامات وارده را نیز قبول ندارم.
صدور قرار کفالت 60 میلیون ریالی
دادیار شعبه چهارم قرار کفالت به مبلغ 60 میلیون ریال صادر کرد و عموی متهم کفیل وی شد و متهم با قرار قبولی کفالت آزاد شد.
صدور قرار مجرمیت از سوی دادیار
قرار مجرمیت در خصوص اتهام مشتکیعنه (متهم پرونده) دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و استفاده از گاز اشکآور از سوی دادیار دادسرا صادر شد.
صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به مجتمع قضایی
همچنین کیفرخواستی صادر و پرونده به مجتمع قضایی ولیعصر ارجاع و به شعبه 1005 ارجاع شد. قاضی پس از ملاحظه پرونده دستور تعیین وقت صادر و وقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ شد.
تشکیل جلسه و عدم حضور متهم
جلسه تعیینوقت شده تشکیل شد اما علیرغم ابلاغ قانونی، متهم در جلسه حاضر نشد. وکیل شاکی اظهار کرد که موکلم با متهم در حال صحبت بود که مشاجره و بحث بالا گرفت و متهم با استفاده از گاز اشکآور فلفل و ضرب و شتم موکلم را مصدوم کرد و متواری شد.قاضی از شاکی پرسید که نحوه درگیری خود را توضیح دهید؟شاکی در پاسخ گفت: با یک دختری نامزد بودم و میخواستم با وی ازدواج کنم. بعدها فهمیدم وی مناسب من نیست. متهم پرونده، عموی آن دختر است. یک روز که میخواستم دوستم را که به خانهام آمده بود، بدرقه کنم، متهم جلو آمد و با من درگیر شد. هنگامی که دوستم این صحنه را دید، برای کمک به من بازگشت اما متهم فرار کرد. قاضی از شاکی پرسید که چرا اظهارات شما با اظهارات شاهدتان فرق دارد که شاکی اظهار کرد: در هنگام شهادت او من حضور نداشتم و اطلاعی ندارم.
اظهارات وکیل شاکی
وکیل شاکی اظهار کرد: متهم در دفاعیات خود در دادسرا مطرح کرد که شاکی، خواهرش را مورد ضرب و شتم قرار داده و به همین دلیل در دادسرا، پرونده دارند. بنابراین همین مقدار انگیزه برای کتک زدن کافی بوده است.
اعلام ختم رسیدگی
قاضی با عنایت به مراتب فوق و با توجه به مجموع محتویات پرونده و تحقیقات انجامشده، ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای کرد:در خصوص اتهام آقای «ع» دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع مفاد کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 12 تهران و شکایت آقای«ب» با وکالت آقای«م» دادگاه با توجه به مجموع محتویات پرونده، تحقیقات انجامشده، گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شاکی و وکیل وی در جلسه دادگاه و عدم حضور متهم در جلسه دادگاه با ابلاغ قانونی، وقوع بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم تشخیص و نامبرده را از بابت جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست و مخاط لب تحتانی مجموعاً به دو و نیم شتر در حق شاکی محکوم میکند؛ اما درباره اتهام دیگر وی دائر بر استفاده از گاز اشکآور مواد اسیدی با توجه به محتویات پرونده باید گفت به لحاظ عدم کشف آن و عدم اظهار نظر پزشکی قانونی در این مورد به لحاظ فقد دلیل کافی به استناد اصل 37 قانون اساسی حکم تبرئه وی را صادر و اعلام میشود رای صادره غیابی و ظرف مهلت 10 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه است.
تحلیل پرونده
با بررسی اوراق پرونده مشخص شد که در خصوص بزه ایراد صدمه عمدی بدنی، همه تشریفات قانونی از جمله اقدامات دادسرا انجام و متهم احضار شد. با وصف انکار شدید وی و با توجه به تناقضگوییهای نامبرده و وجود انگیزههای تلافیجویانه، ادعای شاکی مقرون به صحت است و از آنجایی که در امور کیفری به دلیل اصل تفسیر مضیق و تفسیر به نفع متهم نمیتوان با احتمالات متهم را محکوم کرد، نامبرده به دادسرا احضار که با قرار کفالت 6 میلیون تومانی آزاد شد. لازم به ذکر است که مبلغ وجهالکفاله میبایست مساوی یا بیشتر از میزان دیه ادعایی شاکی باشد. یکی از عللی که ارتکاب بزه از جانب متهم را تقویت میکند، عدم حضور وی در جلسه دادگاه بوده است. همچنین اظهارات متهم در مرحله کلانتری مبنی بر تجاوز به خواهر وی مشمول حد قذف است که در صورت پیگیری شاکی در کلاسهای مجزا امکان صدور رای محتمل است. من حیثالمجموع دادنامه صحیحاً صادر شده است؛ چرا که صرف نظر از شکایت شاکی و اظهارات متهم، باید گفت که شهادت شهود و گزارش مرجع انتظامی جملگی انتساب بزه به متهم را ثابت میکند. پیشنهاد میشود متهم برای حصول حکم برائت با تعرفه شهود معارض عدم حضور خویش در تاریخ درگیری در محل حادثه را برای دادگاه محرز کند تا از آن طریق مستمسک برائت خویش قرار دهد.